پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، به گفته کینز، محرکهای مالی و پولی اقدامات تثبیتکننده موقتی هستند که میتوانند اشتغال کامل را در شرایط تقاضای ناکافی احیا کنند. آنها ابزاری برای افزایش رشد بلندمدت در زمینه اشتغال کامل نیستند. اگرچه کینز این موارد را درباره رکود بزرگ نوشت، اما توصیه سیاستی او در مورد بحرانهای دیگر مانند بحران مالی آسیا و همهگیری کرونا نیز صادق است. تجربه اخیر ژاپن بهعنوان نمونهای از ناکارآمدی محرکهای کلان اقتصادی در ارتقای رشد اقتصادی میتواند مورد استناد قرار گیرد. انبساط پولی از اواسط دهه ۲۰۰۰، به کاهش نرخ بهره به سطوح منفی بیسابقهای انجامید. هزینهکرد با ایجاد کسری بودجه به افزایش بدهی دولت ژاپن از ۱۷۳ درصد تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۷ به ۲۵۲ درصد در سال ۲۰۲۳ منجر شد. بر اثر این اقدامات، نرخ رشد متوسط سالانه، تنها ۰.۴ درصد طی این دوره بود. این درسی برای کشورهای دیگر است که محرکهای مالی و پولی ممکن است در ارتقای رشد بلندمدت مؤثر نباشد. هرچند که بهجای تزریق محرکهای کوتاهمدت، دولت باید با اصلاحات ساختاری و شفافیت، اراده خود را در زمینه اجرای تغییرات اقتصادی و افزایش بهرهوری تقویت کند.
راز ناکارآمدی محرکهای دولتی
پیتر وار -تحلیلگر ساوزچاینا مورنینگپست

جان مینارد کینز، اقتصاددان مشهور، معتقد است، وقتی از ظرفیت تولیدی یک کشور به طور کامل استفاده نمیشود، محرکهای دولتی میتواند راهکاری مؤثر برای بازگرداندن تقاضا و دستیابی به اشتغال کامل باشد.
ارسال نظر