پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، ما قابلیتهای جدیدی را در قانون «جهش تولید دانش بنیان» در نظر گرفتهایم و به فعالان بخش معدن توصیه میکنم که صندوقهای CVC را در شرکتهای خود ایجاد کنند. چراکه این صندوقها قابلیتهای بسیار خوب و فوقالعادهای را در اختیار شرکتها قرار میدهند و شرکتها میتوانند حتی اعتبارات مالیاتی خود را در این صندوقها هزینه کنند. هرچند شاید چالشهایی را با اداره مالیات برای آنها ایجاد کند، ولی قانونی محکمتر از این قانون نیست که صاحبان شرکتهای دانش بنیان بتوانند با پول مالیات خود، سهام شرکت را به نام خود زده و آن را خریداری کنند. این امکان، قابلیت بسیار خوبی برای تزریق نوآوری به شرکتهای بزرگ است و میتواند به عنوان یک موجود جدید، در دوره نوجوانی یک شرکت ایجاد شده و به فعالیت آن رونق بخشد.
سیر تحول ابزارهای ارتباطی از گذشته تا امروز نشان میدهد که تکنولوژی با سرعتی عجیب و شگفت انگیز در جهان پیشرفت کرده و سبک زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده است. کافی است به رواج ابزارهایی مانند کامپیوترهای پیشرفته، اینترنت، موبایل و… در زندگی روزمره خود نگاهی بیندازیم تا میزان و سرعت این پیشرفت را درک کنیم. در این میان، اتفاقات ترسناکی نیز در عرصه تکنولوژی در جهان در حال وقوع است. بنابراین نسلی که در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی متولد شده است، نسلی است که با تغییرات بسیار عجیب و پیچیدهای در زندگی روزمره خود روبهرو شده و بیشترین مواجهه را نسبت به متولدین سایر دههها با این تغییرات داشته است. بیشک این روند ادامه خواهد داشت و به زودی فیلمهایی خواهیم دید که به وسیله انسان کارگردانی نشده است و کتابهایی منتشر خواهد شد که بهوسیله انسانها به رشته تحریر درنیامده است.
در حوزه معدن نیز باید گفت که تکنولوژی به تازگی به این حوزه وارد شده و آن را تحت تأثیر قرار داده است. در کشور ما اما بخش زیادی از حوزه معدن تحت اختیار و اراده دولت قرار دارد و بخش اندکی از آن نیز در اختیار بخشخصوصی است. اما مساله اینجاست که فناوری و تکنولوژی بیش از دولت در اختیار بخشخصوصی قرار دارد و دولت چنین امکانی در اختیار ندارد که بتواند از فناوریهای پیشرفته و جدید برای حوزه معدن استفاده کند. از سوی دیگر، تکنولوژیهای زیادی وجود دارد که در کشورهای دیگر توسعه یافته و در ایران نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. وقتی در سال گذشته جف بزوس (مالک شرکت آمازون) در معادن کبالت سرمایهگذاری کرده و بیلگیتس مبلغی بالغ بر ۲۰۰ میلیون دلار برای ورود هوش مصنوعی به حوزه معدن سرمایهگذاری کرده، یعنی حوزه معدن به شدت برای شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی به موضوعی جذاب تبدیل شده است.
بر اساس اطلاعات حاصل از بررسی GDP در آمریکا، مصرف مواد اولیه مانند مس، نیکل و کانیان فلزی توسط بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه معدن در حال کاهش است که البته بخشی از آن به توسعه تکنولوژیهای بازیافت مرتبط است. به این نکته نیز باید توجه داشت که یکی از راههای ایجاد نوآوری در شرکتهای بزرگ، سرمایهگذاری در شرکتهای استارتآپی کوچک است. چنانکه از واحد تغییر و توسعه یک شرکت نمیتوان انتظار داشت که به سیستم خود، نوآوری تزریق کند. پایه نوآوری، کسب و کار است و در این صورت محقق نمیشود که کارمندی ساعت ۴ بعدازظهر از سازمان خارج شود! نوآوری زمانی محقق میشود که شرکت برای ماندگاری خود تلاش کند. صندوقهای CVC نیز با همین هدف ایجاد نوآوری در سیستم ایجاد شدند.
در ایران، در زمینه بهرهمندی از تکنولوژیهای جدید در حوزه معدن، حدود ۵ هزار نقطه تا عمق ۱۰ کیلومتری در کشور پایش شد و از فارس تا خراسان جنوبی به فاصله ۷۸۰ کیلومتر مورد پایش دقیق قرار گرفت. البته نباید از این امر غافل شد که اکتشاف زیرسطحی از الزامات جدی کشور ما در حوزه معدن است. نمونههای مختلفی از تکنولوژیهایی که میتواند در حوزه معدن در کشور استفاده شود، در حال حاضر در برخی از شرکتهای کوچک وجود دارد. امروز عدد بسیار بالایی از دیتاها (اطلاعات) از طریق هوش مصنوعی قابل آنالیز است و نتایج بسیار عجیب و قابل توجهی از آن قابل استخراج است.
عبور از نگاه سنتی
در ایران حدود ۵۵ میلیارد تن ذخایر معدن کاری وجود دارد و ارزش ذخایر معدنی کشور حدود ۷۰۰ میلیارد دلار است که با اکتشافات جدید به ۱۴۰۰ میلیارد دلار میرسد. همچنین حدود ۲۰۰ تن ذخیره طلا در کشور وجود دارد که به گمانم در زمینه استخراج طلا نیز وضعیت خوبی از حیث علمی و بهرهمندی از فناوریهای جدید نداریم. چنانکه نگاه ما هنوز به این حوزه بسیار سنتی است و از تکنولوژیهای بسیاری که در حوزه فرآوری طلا وجود دارد، بیبهره ماندهایم. امروز بسیاری از معادنی که گمان میکردهایم طلا ندارند، از ظرفیت طلای خوبی برخوردارند. از سوی دیگر، ما قادر به اندازهگیری و محاسبه طلای آزاد نیستیم. هرچند دانش تشخیص انواع ذخایر طلا را در کشور داریم.
چشم انداز ذخایر معدنی
اگر بخواهیم چشماندازی از ذخایر معدنی در ایران ارائه کنیم، باید بدانیم که اولاً حدود ۷ درصد ذخایر معدنی جهان در ایران قرار دارد و در زمینه معادن کوچک مقیاس، قابلیت خوبی در کشور وجود دارد. همچنین از حیث تأمین مالی، تمامی شرکتها دارای نظام تأمین مالی هستند و به همین علت است که به صندوقهای CVC نیاز داریم. بر این اساس، میتوان مالیات را از طریق این صندوقها در شرکتهای کوچک سرمایهگذاری کرد. چنانکه صندوق CVC فولاد مبارکه از جمله صندوقهای موفقی است که طی این سالها توانسته موفق عمل کند.
برنامهریزی انتقال فناوری نوین در حوزه معدن، ضوابط، معیارها و استانداردها در صندوقهای بیمه سرمایهگذاری، تغییر و توسعه برای امور جاری نیز موضوعات دیگری است که باید مدنظر قرار گیرد. هرچند متذکر میشوم که نوآوری در یک شرکت توسط شخصی خارج از چارچوب سازمان صورت میگیرد و افرادی که در سیر تکراری مشاغل اداری قرار دارند، قادر به ایجاد نوآوری نخواهند بود. بر این اساس، شرکتهای بزرگ معدنی در حال سرمایهگذاری در شرکتهای کوچک هستند تا بتوانند با کمک استارتآپها تکنولوژی را در بخش معدن توسعه دهند. پایه نوآوری در شرکتهایی است که تلاش میکنند زنده بمانند و تکنولوژی در فضای خشک اداری و بخشهای تحقیق و توسعه شرکتهای بزرگ پیشرفت نمیکند.
تأمین نیروی انسانی ماهر و متخصص نیز از دیگر مسائل بسیار مهم در حوزه معادن است که البته به دلیل اینکه معادن دور از شهر و امکانات شهری قرار دارند، حضور نیروی انسانی متخصص در آنها به سهولت امکان پذیر نیست. لذا باید در حوزههایی مانند توسعه اینترنت اشیا گامهای بلندی برداشته شود.
از دیگر مباحثی که در حوزه معادن دارای اهمیت است میتوان از پایداری (به ویژه در حوزه محیطزیست) و بهرهمندی از تکنولوژی بازچرخانی آب، هوشمصنوعی، تکنولوژیهای پوشش، مدلسازیهای مجازی، تولیدهای فزاینده و پردازش ابری اشاره کرد. همچنین باید متذکر شد که «دیتا» در دنیای آینده از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و این قدرت را به معدنکاران میدهد تا از طریق ادغام با هوش مصنوعی و بهرهمندی از مزایای آن، بتوان اتفاقات خوبی رقم زد. بنابراین دنیای آینده، دنیای دادههاست.
از دیگر نکاتی که باید در این زمینه به آن اشاره کنم، این است که ما نیازمند یک اکوسیستم هستیم. اگر امروز هلند رتبه نخست را در زمینه کشاورزی در جهان دارد، به دلیل این نیست که این کشور جو و گندم به دیگر کشورها صادر میکند. بلکه به این دلیل است که برجستهترین دانشگاه جهان در زمینه رشته کشاورزی در این کشور وجود دارد. لذا اکوسیستم شامل ارتباط بین صنعت، دانشگاه، شتابدهندهها و شرکتهای دانش بنیان است که در کنار هم عمل میکنند. اما این ارتباط در حوزه صنعت زمانی شکل میگیرد که بخش خصوصی حضور مؤثر و قدرتمندی داشته باشد. این در حالی است که در کشور ما به دلیل حضور قدرتمند دولت، تحقق این امر در حوزه کشاورزی و معدن آسان نیست. دولت در کشور ما دخالتی بسیار گسترده در این حوزهها دارد و سالانه بودجه عظیمی را برای واردات نهادهها هزینه میکند. این اقدامات که در بسیاری موارد با رانتزایی همراه است، قطعاً منجر به توسعه بخشخصوصی نمیشود. لذا حضور نهادهای حاکمیتی همواره با اختلال در این روند همراه است و ساختار قانونگذاری همواره سدی در مقابل فعالیت مؤثر بخشخصوصی خواهد بود. هرچند معتقدم اگر محدودیتهای خود را به درستی واکاوی کنیم، میتوانیم از دل این محدودیتها، به راهی برای رشد و توسعه بیشتر دست یافت. این در حالی است که طی ۶ سال گذشته فرصت خوبی برای ورود بخش خصوصی به حوزه صنعت در کشور ایجاد شده و امروز باید به فکر توسعه نوآوری در این زمینه و افزایش ارزش افزوده آن باشیم.
نکته آخر اینکه ما قابلیتهای جدیدی را در قانون «جهش تولید دانش بنیان» در نظر گرفتهایم و لذا به فعالان بخش معدن توصیه میکنم که صندوقهای CVC را در شرکتهای خود ایجاد کنند. چراکه این صندوقها قابلیتهای بسیار خوب و فوقالعادهای را در اختیار شرکتها قرار میدهند و شرکتها میتوانند حتی اعتبارات مالیاتی خود را در این صندوقها هزینه کنند. هرچند شاید چالشهایی را با اداره مالیات برای آنها ایجاد کند، ولی قانونی محکمتر از این قانون نیست که صاحبان شرکتهای دانش بنیان بتوانند با پول مالیات خود، سهام شرکت را به نام خود زده و آن را خریداری کنند. این امکان، قابلیت بسیار خوبی برای تزریق نوآوری به شرکتهای بزرگ است و میتواند به عنوان یک موجود جدید، در دوره نوجوانی یک شرکت ایجاد شده و به فعالیت آن رونق بخشد.
سورنا ستاری-معاونت پیشین علمی و فناوری ریاست جمهوری
ارسال نظر